Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-28@21:05:37 GMT

عاقبت تفریح سیاه

تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۵۹۹۵۹

عاقبت تفریح سیاه

پسرجوان وقتی همراه دوستانش برای تفریح به کنار رودخانه رفته بود هرگز فکر نمی‌کرد چشم راستش در درگیری با مردان موتورسوار نابینا می‌شود و این تفریح سیاهی را به چشمش دیکته کند.

به گزارش مشرق، شامگاه ۱۰ مردادماه سال ۹۸ مأموران کلانتری ۱۳۱ شهرری در حال گشت‌زنی در حوزه استحفاظی به یک پژو ۲۰۶ که ۳ سرنشین داشت و با سرعت سرسام‌آوری در حرکت بود مشکوک شدند و دستور ایست برای آنها صادر شد و این در حالی بود که به نظر می‌رسید سرنشینان خودرو حالت طبیعی ندارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مأموران پس از متوقف کردن خودروی پژو با ۳ مرد روبه‌رو شدند که سر و صورتشان خونی بود.

یکی از آنها گفت: ما برای تفریح به کنار رودخانه رفته بودیم. آنجا با هم ناهار خوردیم اما ۳ جوان که فکر می‌کنم مست بودند سوار بر موتور هوندا به آنجا آمدند و به سمت ما حمله‌ور شدند. آنها با چاقو و پنجه بوکس به جانمان افتادند. یکی از آنها که سعید نام داشت با چاقو به چشم دوستمان علی زد. چشم علی بشدت آسیب دیده است و من و دوست دیگرمان هم زخمی شده‌ایم. ما در حال رفتن به بیمارستان بودیم که پلیس به ما مشکوک شد و ایست داد.

کوری چشم

با اظهارات ۳ مرد جوان، آنها به بیمارستان منتقل شدند و تحت درمان قرار گرفتند، اما چشم راست علی به خاطر شدت جراحات و اصابت چاقو نابینا شد و پزشکان اعلام کردند امکان بازگشت بینایی وی ممکن نیست.

ردیابی ۳ پسرخشن

مأموران به ردیابی پسران موتورسوار پرداختند و با اطلاعاتی که از شاکی‌ها گرفته بودند، آنها را در حاشیه شهرری ردیابی و بازداشت کردند.

متهمان در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.

در ابتدای جلسه علی به تشریح شکایتش پرداخت و گفت: من و دوستانم برای تفریح به کنار رودخانه رفته بودیم، اما متهمان بی‌دلیل به ما حمله کردند و دعوا راه انداختند. سعید با چاقو به چشمم زد و زندگی‌ام سیاه شد. من چند بار تحت عمل جراحی قرار گرفتم اما بی‌فایده بود و پزشکان از بازگشت بینایی‌ام قطع امید کرده‌اند. من تقاضای قصاص چشم دارم و حاضر به گذشت نیستم.

دو شاکی دیگر نیز به خاطر ضرب و جرح‌های عمدی شکایت‌شان را مطرح کردند.

در دادگاه

سپس متهمان به دفاع پرداختند اما ادعای جدیدی را مطرح کردند. آنها خود را بی‌گناه خواندند و مدعی شدند هنگام درگیری آنجا حضور نداشته‌اند و برای اثبات ادعایشان نیز شاهدانی را به دادگاه معرفی کردند. آنها گفتند بی‌دلیل بازداشت شده‌اند و شاکی‌ها را نمی‌شناسند.

به این ترتیب و با ادعای متهمان ادامه جلسه به بعد موکول شد.

در دومین جلسه، ۳ شاهد در جایگاه ویژه ایستادند اما گفتند موقع درگیری آنجا حضور نداشته‌اند و نمی‌دانند متهمان هنگام درگیری کجا بوده‌اند.

در حالی که شاهدان ادعای متهمان مبنی بر بی‌گناهی را تأیید نکرده بودند ۳ متهم بار دیگر از خود دفاع کردند.

سعید این‌بار جرمش را گردن گرفت و گفت: من و دوستانم برای هواخوری به کنار رودخانه رفته بودیم که با ۳ پسر درگیر شدیم. وقتی درگیری میان ما بالا گرفت، من چاقو کشیدم اما چاقو ناخواسته به چشم علی برخورد کرد. من اصلاً خصومتی با او نداشتم و چشمش ناخواسته نابینا شد.

دومین متهم گفت: قبول دارم با پسران پژوسوار درگیر شدیم اما من ضربه‌ای به چشم علی نزدم.

سومین متهم نیز گفت: باور کنید موقع درگیری من فقط روی موتور نشسته بودم و حتی از موتور پیاده نشدم. من از دوستانم خواستم درگیری را ادامه ندهند اما آنها گوش نکردند.

سه شاکی نیز اظهارات این متهم را تأیید کردند و گفتند وی در درگیری شرکت نداشته است.

قصاص چشم

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده و نظر پزشکی قانونی که در گزارشی اعلام کرده بود امکان قصاص چشم به خاطر عدم رعایت تساوی ممکن نیست، سعید را به دو سال زندان و پرداخت نصف دیه کامل به خاطر کوری چشم علی و همچنین پرداخت دیه به خاطرسایر جراحت‌ها محکوم کردند. دومین متهم نیز به یک سال زندان و پرداخت دیه محکوم شد.

قضات دادگاه متهم ردیف سوم را از شرکت در درگیری تبرئه کردند.

با اعتراض شاکی پرونده، حکم در دیوان‌عالی کشور تحت رسیدگی دوباره قرار گرفت و پس از بررسی موشکافانه، قضات شعبه ششم دیوان‌عالی کشور حکم صادره را تأیید کردند.

رعایت تساوی، شرط اجرای حکم قصاص چشم

محمد صفایی‌فر، حقوقدان در رابطه با صدور حکم قصاص چشم و اجرای آن گفت: امروزه متأسفانه به خاطر نزاع‌های خیابانی یا اسیدپاشی ضربات وارد شده به چشم زیاد شده است اما چون در اجرای حکم قصاص مماثلت وجود ندارد، حکم قصاص چشم انجام نمی‌شود و تبدیل به پرداخت دیه می‌شود. البته سازمان عفو بین‌الملل نیز این احکام را به‌عنوان نابینا کردن عمدی تلقی کرده و آن را نقض فاحش حقوق بشر و در تضاد با ماده ۱۷ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی می‌داند که ایران نیز به آن پیوسته است.

او ادامه داد:در بسیاری از پرونده‌ها ممکن است در درگیری، چشم شاکی سالم بماند اما به بینایی او آسیب رسیده باشد و فقط منافع چشم از دست رفته باشد که در این صورت بسیاری از فقها و حقوقدانان‌ اجرای حکم قصاص را جاری نمی‌دانند و آن را تبدیل به دیه می‌کنند و این حکم به علت عدم رعایت تساوی و احتمال تلف جانی در اجرای قصاص چشم صادر می‌شود، چراکه ممکن است آسیبی که بعد از اجرای حکم قصاص چشم به مجرم وارد می‌شود بیشتر از آسیبی باشد که وی به چشم شاکی وارد کرده است.

صفایی‌فر گفت: امروزه با توجه به پیشرفت‌های پزشکی و تجهیزات پزشکی، توانایی اجرای حکم قصاص چشم با لیزر در مراکز پیشرفته تا حد زیادی امکان‌پذیر است اما بسیاری از مراکز زیر بار انجام آن نمی‌روند و از انجام آن سر باز می‌زنند.

این حقوقدان به یک نظر مشورتی اشاره کرد و گفت:از قوه قضائیه سؤال شده است؛ «اگر این مراکز در اجرای حکم همکاری نکنند آیا اجرای قصاص چشم منتفی و تبدیل به دیه می‌شود» که قوه قضائیه پاسخ داده است: اگر اجرای قصاص چشم و سلب بینایی بدون اینکه به حدقه چشم آسیب برسد ممکن باشد، قصاص از بین نمی‌رود.

صفایی‌فر در پایان گفت: به طور کل اجرای حکم قصاص چشم به ندرت صورت می‌گیرد و معمولاً افرادی که محکوم به قصاص چشم شده‌اند سالیان سال در بازداشت و زندان مانده‌اند که باید تعیین‌تکلیف شوند. این موضوع نیز باید مدنظر قرار گیرد که مبلغ دیه نابینایی چشم معادل نصف دیه کامل است، در صورتی که هزینه درمان شخصی که بینایی چشمش را از دست داده بسیار بیشتر از این مبلغ است. بهتر است در این باره راه چاره‌ جدیدی اندیشیده شود تا افرادی که به قصاص چشم محکوم شده و سالیان سال در زندان مانده‌اند و هزینه زیادی را به دولت تحمیل می‌کنند زودتر تعیین‌تکلیف شوند و افرادی که بینایی چشمشان را از دست داده‌اند به حق خود برسند.

منبع: روزنامه ایران

منبع: مشرق

کلیدواژه: انتخابات ترکیه قیمت اخبار حوادث تفریح نابینایی دادگاه زندان خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت اجرای حکم قصاص چشم چشم علی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۵۹۹۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سحرگاه متفاوت یک زن و ۴ مرد پای چوبه دار

 به گزاش تابناک به نقل از همشهری آنلاین، نخستین فردی که پای چوبه دار رفت و قصاص شد، زن قاتلی بود که به خاطر سرقت النگو و طلاهای زن رمال، جان وی را گرفته بود. شروع این پرونده به شامگاه هفتم اسفند سال ۱۴۰۰ برمی گردد. آن روز به تیم جنایی پایتخت خبر رسید که زنی ۷۰ ساله با ضربات چاقو در خانه اش به قتل رسیده است.

در ادامه تحقیقات مشخص شد مقتول رمال بوده و بواسطه کارش افراد زیادی به خانه اش رفت و آمد داشته اند. بدین ترتیب این فرضیه مطرح شد که یکی از مشتریان پیرزن دست به جنایت زده اند. در صحنه قتل اثر انگشتی بدست آمد که احتمال می رفت متعلق به قاتل باشد.

بررسی ها برای رازگشایی از این جنایت ادامه داشت تا اینکه زن همسایه سرنخ اصلی را در اختیار تیم تحقیق قرار داد: چهلم مقتول به صورت تصادفی صحبت های زن همسایه مان را شنیدم. زن همسایه که فریبا نام دارد به شخصی که آن طرف خط بود می‌گفت که از وقتی همسایه‌مان به قتل رسیده پریشان است و مقتول هرشب به خوابش می‌رود. برای همین احتمال می‌دهم که فریبا در ماجرای قتل زن دعانویس نقش داشته باشد.

زن همسایه به عنوان یکی از مظنونان پرونده بازداشت شد و در تحقیقات گفت: از وقتی مقتول کشته شده خواب‌های پریشان و عجیبی می‌بینم. مدام خواب مقتول را می‌بینم که نام فردی را در خواب برده و می‌گوید قاتلش اوست. او به عروسمان اشاره می‌کند و من با دیدن این خواب خیلی پریشان شده‌ام. همین کافی بود که انگشت اتهام به سمت عروسشان که مشتریان مقتول بود نشانه برود. از سوی دیگر اثر انگشت به دست آمده از محل جنایت با عروس جوان مطابقت داشت.

وی بازداشت شد و در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد: شب حادثه گل کشیده بودم و حال خوبی نداشتم. قرار بود مقتول برایم دعای شکست طلسم و سحر و جادو بنویسد. به اتاق رفت که آن را بیاورد و من هم به‌دنبالش راه افتادم. ناگهان کنترلم را از دست دادم و پیرزن را هل دادم و او روی تخت افتاد. بعد با دستانم خفه‌اش کردم و چند ضربه چاقو هم به او زدم و طلاهایش را سرقت کردم

این زن سحرگاه دیروز پای چوبه دار رفت و قصاص شد.

دومین فردی که به دار مجازات آویخته شد، مرد میانسالی بود که ۲۸ فروردین سال ۹۹ همسر دومش را به قتل رسانده بود.

او در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و انگیزه اش را اختلافات خانوادگی دانست. این مرد پس از محاکمه در دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد و با قطعی شدن حکمش در یک قدمی مجازات قرار گرفت. این مرد پیش از طلوع خورشید روز چهارشنبه پنجم اردیبهشت ماه در زندان قزل حصار پای چوبه دار رفت و قصاص شد تا پرونده زندگیش برای همیشه بسته شود.

محکوم به قصاص دیگری که دفتر زندگی اش بسته شد، مردی بود که هفتم مهر سال ۱۴۰۰ در درگیری پسر جوانی را به قتل رسانده بود. وی در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و انگیزه اش را اختلاف با مقتول دانست. این قاتل صبح دیروز به دار مجازات آویخته شد.

چهارمین قاتل اما سرنوشتش با ۴ قاتل دیگر متفاوت بود. وی پنجم شهریور سال ۹۶ در درگیری جان جوانی را گرفته بود و نام وی در لیست اعدامی های دیروز قرار گرفته بود. اما بخت با او یار بود چرا که اولیای دم در زندان حاضر نشدند و به دلیل عدم حضور آنها، حکم قصاصش اجرا نشد و به زندان برگشت. پنجمین فردی که دیروز از پای چوبه دار به زندان برگشت، مردی افغان بود که پسر نوجوانی را مورد آزار و اذیت قرار داده بود. او زمانی که پای چوبه دار، توبه نامه اش را ارائه کرد و همین موجب شد تا حکم اعدامش اجرا نشود و به زندان برگردد.

دیگر خبرها

  • عاقبت پوشش خدمات روانشناسی چه شد؟
  • تصاویر| تفریح در بخش پرآب دریاچه ارومیه
  • گزارش روزنامه شهرداری تهران درباره یک شغل جدید با عنوان «یک زندگی سگی»!
  • عاقبت رؤیافروشی؛ واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی به ابراز ندامت اشکان خطیبی
  • عاقبت زرنگ‌بازی: مانده در خانه، رانده از لیورپول!‏
  • این پز اجتماعی میلیون ها تومان برای افراد آب می خورد | سگ گردانی و درآمد میلیونی داگ واکرها
  • «نمی‌توانم نفس بکشم» ٢ در خیابان‌های آمریکا
  • «نمی‌توانم نفس بکشم»٢ در خیابان‌های آمریکا + فیلم | وقتی تکنیک مرگبار گذاشتن زانو پشت گردن جان تایسون را گرفت
  • سحرگاه متفاوت یک زن و ۴ مرد پای چوبه دار
  • یک اقتصاددان پاسخ داد: عاقبت نرخ تورم در 1403 و اتفاق نگران کننده برای طبقه متوسط جامعه